یک روایت معتبر درباره
شاخه دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی
«کار را به عاشقها بدهید، نه حرفهایها»
«دانشآموزان نسل فعلی بهشدت درگیر درس و کنکور هستند، خانوادهها هم حساس شدند و اجازه نمیدهند که بچهها در عرصههای اجتماعی وارد شوند.» این را علی قاسمزاده، رابط دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی در اصفهان میگوید.
دانشآموز دبیرستان هراتی اصفهان که از میان تمام عنوانها خود را رابط شاخه دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی معرفی میکند، فراموشی تصورِ سیاسی و اجتماعی از دانشآموزان را در سالهای اخیر فریاد میزند و ادامه میدهد: حزب جمهوری اسلامی روی شاخه دانشآموزی سرمایهگذاری ویژهای داشت. ما در روزهای نوجوانی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی کشور به فهمی عمیق رسیده بودیم. مثلاً فرشاد مؤمنی که اکنون در اقتصاد صاحبنظر است، آن زمان دانشجو بود و بهعنوان یکی از ادارهکنندگان شاخه دانشآموزی، فعالیت میکرد و تئوریهای اقتصاد سیاسی را به ما منتقل میکرد.
هسته مرکزی شاخه دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی به ریاست محمد اژهای در تهران، مستقر بود و مدیریت استانی حزب نیز با رابطهای استانی بود. نبض دانشآموزی شهر در دست ما بود، جلسات زیاد و حساسی را با سن کم مدیریت میکردیم و عاشقانه مسئولیتهای خود را انجام میدادیم. شهید بهشتی در یکی از سخنرانیهای خود فرمودند: «کار را به دست عاشقها بدهید، نه حرفهایها.» این ایده شهید بهشتی را ما در شاخه دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی، زندگی کردیم.
کاری که ما آن زمان انجام میدادیم مشابه چیزی است که امروز در فضای مجازی انجام میشود. اوج تنشهای سیاسی بود و در شورای شاخه تصمیم گرفته میشد که صبح شنبه روی تختهسیاههای همه کلاسهایی که ما در آن رابط داشتیم فلان جمله نوشته شود. یک پیام واحد که پیش از ابلاغ برای ما تبیین میشد را در مدرسه مورد بحث قرار میدادیم و گاهی روی تخته مینوشتیم. ما به اقتضای زمان و موقعیتهای سیاسی کشور در صحنه به سهم خود اقدام میکردیم.
در زمان بنیصدر، احمد سلامتیان بهعنوان دفتر هماهنگی مردم و رئیسجمهور در چهارراه فلسطین سخنرانی داشت. آرایشی داده شد که بچهها بروند در جلسه بنشینند و جایی سخنرانی را به چالش بکشند تا اینها خیلی احساس امنیت نکنند. آن زمان اوج تنششان با شهید بهشتی و حزب و نظام بود. بچهها به سخنرانی رفتند و نشستند و در اواسط سخنرانی یک سوژه پیدا میکردند و یکی میگفت من سؤال دارم، مسئول جلسه گفت: نه بنشینید الان زمان سؤال پرسیدن نیست. فرد دیگری گفت اجازه دهید سؤالش را بپرسد… و همهمهای در جلسه ایجاد میشد که جلسه را تحت تأثیر قرار میداد. سوژهیابی از جبهه مقابل نظام و حزب از دیگر مأموریتهای ما بود.
نشریه عروةالوثقی، نشریه شاخه دانشآموزی حزب بود. ما در آن خود مینوشتیم و تازهترین مواضع رؤسای حزب جمهوری اسلامی را دنبال میکردیم. همچنین در این نشریه بخش ویژهای تحت عنوان «پرسشوپاسخ» وجود داشت که به پرسشهای سیاسی و عقیدتی دانشآموزان سراسر کشور پاسخ میداد. در حال حاضر چند نشریه تخصصی مسائل اجتماعی و سیاسی روز کشور در آموزش و پرورش داریم؟
رابط شاخه دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی، تعطیلی حزب جمهوری اسلامی را تعطیلی تربیت امر سیاسی در مدرسه دانست و گفت: علت این است که اتمسفر جامعه عوض شده و دانشآموزان بهشدت درگیر درس و کنکور هستند و دغدغه اصلی آنها کنکور است. خانوادهها هم حساس شدند و اجازه نمیدهند که بچهها در عرصههای سیاسی وارد شوند و دانشآموز امروز یک فرد منفعل است که این انفعال را تعداد زیادی از بچهها تا بزرگسالی و همیشه با خود به همراه دارند.