صفحه اصلی > داغ و فرهنگ و تربیت و کتاب : بهرنگی؛ مطرودِ مغضوبِ مغفول

بهرنگی؛ مطرودِ مغضوبِ مغفول

اوضاع جامعه‌ی معلّمی شاید بدتر از فاجعه بود. آن روزها که غالب معلّمان مشغول به تلاوت تکرار سینمارفتن و ساندویچ‌خوردن و خواندن مجلات هجو و هزل بودند، او از اوّلین کسانی بود که به ناکارآمد‌بودن نظام آموزشی و ساختارهای معیوبش پرداخت. صدای رسای قلم صمد بهرنگی می‌توانست هر معلّم آلوده به رخوت و انفعال را به وجد آورد. او ضبط صوت کلاس درس نبود. معلّمی را محصور در ساعات حضور‌ در مدرسه‌ نمی‌دانست. محصّل‌ را تنها یک محصّل نمی‌دید؛ آدم کاملی می‌دید، با تمام گرفتاری‌ها و درماندگی‌ها که جدا از ترکیب جامعه نبود. بهرنگی از آن‌هایی بود که بی‌تعارف و اغماض می‌شود به او گفت معلّم.

سرهنگ نوروزی؛ که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، استاد زبان آیت‌الله خامنه‌ای بوده، در کتاب «همافر» می‌گوید: «وسط جلسات ده دقیقه فرصت چای و استراحت بود. از ایشان پرسیدم، حاج‌آقا نظر شما درباره‌‌ی صمد بهرنگی و کتاب‌هاش چیه؟ می‌گن کمونیست بوده.» بعد امّا ایشان پاسخ می‌دهند: «آقای بهرنگی آدم مسلمونی بود. خب روش چپی‌ها اینه که هر مبارزی را به لطایف‌الحیلی به خودشون بچسبونن. صمد مسلمون بود اما اون‌ها تلاششون اینه که صمد را کمونیست معرفی کنن.»

اگر فردی بی‌آنکه از «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» و صمد بهرنگی نامی ببرد، بگوید مسائل آموزش و پرورش ایران را بررسی کرده و شناخته و دنبال تحوّل است، باید به ادّعایش شک کرد.
محال است این کتاب را بخوانید و دودستی بر سرتان نکوبید. شاید هم هیج حسّی نداشته باشید. نمی‌دانم. بگذریم. می‌‌پرسید چرا؟ چون بعد از گذشت دهه‌ها هنوز همان مشکلات و نظام مسائل، وفادار مانده‌‌اند به تربیت‌معلّم و آموزش و پرورش. هنوز سایه‌ی روان‌شناسی مزخرف آمریکایی و جان دیویی‌ها بر سر دانشجویانی که نمی‌دانند قرار است معلّم کدام روستای دورافتاده‌ شوند، سنگینی می‌کند. هنوز آدم‌های از همه‌جا بی‌خبری که روزی معلّمی گیج و گول بوده‌اند و بعدها مدیری شده‌اند و رئیس بخشی و شهرستانی، ناچار مسئول کارگزینی فلان مرکز می‌شوند و در انتخاب و استخدام معلّم‌ها دخالت می‌کند و صدها موردی از این قبیل.

در قسمتی از کتاب آمده: «از دانشسرا که درآمدم و به روستا رفتم، یکباره دریافتم که تمام تعلیمات مربیان دانشسرا کشک‌ بوده. همه‌اش را به باد فراموشی سپردم و فهمیدم که باید خودم برای خودم فوت و فن معلّمی را پیدا کنم و‌ چنین نیز شد.»
معلّم روستاهای آذربایجان در «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کوشیده است تا تماسی عینی و حسی با مسائل پیدا کند و ما علاقه‌مندان را هم شریک کند.

Avatar photo
رسانه خط‌کش صریح و معلمانه
پست های مرتبط

خون جای کلمه را پر نمی‌کند

خون جای کلمه را پر نمی‌کند حبیب رحیم‌پور ازغدی در تاریخ فلسفهٔ…

۲۰ آذر ۱۴۰۳

داوری اردکانی: چرا تعلیم و تربیت فراموش شده است؟

تعلیم و تربیت مهمترین مسأله ماست و متأسفانه این مهمترین مسأله مورد…

۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

ایده‌ی مدرسه‌ی ملّی

سخنرانی علی قربانی با عنوان «ایده‌ی مدرسه ملّی» – ۹ اسفند ۱۴۰۲…

۳۰ فروردین ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید